پیانو یکی از پرطرفدارترین و تطبیقپذیرترین سازهای موسیقی است که توانسته جایگاهی ویژه در تاریخ هنر موسیقی پیدا کند.
دامنه صدای این ساز، که از بمترین تا زیرترین نتها را در بر میگیرد، نقشی اساسی در توانایی آن برای بازتاب احساسات و بیان ایدههای موسیقایی دارد.
گسترش دامنه صدای پیانو نه تنها امکان خلق قطعات نوآورانهتر و غنیتر را فراهم میکند، بلکه افقهای تازهای را برای نوازندگان، آهنگسازان و علاقهمندان به موسیقی میگشاید. این نوآوریها میتوانند پیانو را به ابزاری پویاتر و تاثیرگذارتر در دنیای موسیقی تبدیل کنند و ارتباط عمیقتری میان هنر و شنونده ایجاد نمایند.
تاریخچه گسترش دامنه صدای پیانو
از نخستین پیانوی فورته چهار اکتاو تا پیانوی مدرن با ۷¼ اکتاو، دامنه صدای پیانو همواره افزایش یافته است… تا سال ۱۸۸۰. همانطور که در این مقاله خواهیم دید، امروز بیش از هر زمان دیگری، باید در مورد ۸۸ نتِ دامنه استاندارد تردید کرد. بسیاری از سازندگان پیانو این مسئله را بررسی کردهاند، اما پیانوهایی با نتهای بیشتر همچنان تقریباً جنبهای داستانی و نادر دارند.
این بحث که بارها مطرح شده است، همچنان تردیدهایی را به همراه دارد و نظرات اغلب متفاوت هستند. چرا استاندارد ۸۸ نت تعیین شد و آیا برای اجرای تمام قطعات کافی است؟ چرا اضافه کردن چند کلید، نوازندگان و تکنسینها را دچار واهمه و نگرانی میکند؟ مزایای چنین افزایشی چیست؟ آیا افزایش دامنه صدایی صرفاً یک ویژگی فرعی برای پیانو است یا واقعاً ضروری است؟
نگرانی های گسترش دامنه صدای پیانو
دو شیء کوچک رنگی را روی اولین و آخرین نت یک کیبورد استاندارد قرار دهید و به مرکز کیبورد نگاه کنید. معمولاً بدون نگاه کردن به دو طرف، هر دو شیء را در میدان دید خود خواهید دید. حال این دو شیء را در انتهای کنارهها قرار دهید. این فاصله تقریباً معادل یک کیبورد ۱۰۸ کلیدی است. در این حالت، دیگر نمیتوانید تمام نتها را ببینید و کیبورد گستردهای پیش روی شماست. این یکی از اصلیترین انتقادات پیانیستها به کیبوردهای گسترده است.
درست است که کلیدهای اضافی ممکن است مخل تمرکز شوند، اما به عقیده من، این موضوع یک مزیت است. نواختن پیانو کاری دشوار است و اضافه کردن این بیست نت به زمان و تمرین بیشتری نیاز دارد، اما ارزشش را دارد. برخی سازندگان پیانو، مانند پاپه، بوزندورفر و پتروف، سیستمهای قابل جداسازی اضافه کردهاند تا کلیدهای اضافی را بپوشانند. هرچند ایجاد تنوع در پیانوها در قرن نوزدهم مورد استقبال بود، اما لازم است که دامنه صدا بهطور متوازن و در دو طرف کیبورد گسترش یابد. در غیر این صورت، همانطور که در بوزندورفر دیده میشود، پیانو دچار عدم تعادل خواهد شد.
همچنین اگر میخواهید پبانو اکوستیک بخرید و نمی دانید کدام پبانو اکوستیک بهتر است می توانید به مقاله راهنمای خرید پیانو آکوستیک مراجعه کنید.
از دیگر نگرانیها این است که محدوده گسترده ۱۰۸ کلید ممکن است برای بازوان افراد بیش از حد بزرگ باشد، اما یک فرد ۱۶۰ سانتیمتری نیز میتواند آن را بنوازد. و در نهایت، آیا آهنگسازی آنقدر پیچیده خواهد بود که به هر دو انتهای یک پیانوی ۱۰۸ کلیدی نیاز داشته باشد؟
دیدگاه آهنگسازها درباره گسترش دامنه صدای پیانو
آرتور سیمیرو
آرتور سیمیرو آهنگساز، منتقد هنری و پیانیست برزیلی، اولین کسی بود که برای پیانوهای ۱۰۸ کلیدی قطعه نوشت. به گفته او: چرا از کلیدهای اضافی استفاده میکنید؟
سیمیرو توضیح میدهد:
او این کلیدها را “اضافی” نمیداند. اولین کاری که پیانیستها در مواجهه با پیانوهای استوارت میکنند، فشار دادن اولین و آخرین کلید است، گویا میخواهند به مسئلهای که متوجه آن نیستند پاسخ دهند؛ چرا که آنها آهنگساز نیستند. بحث درباره این کلیدها تنها برای آهنگسازان و تکنسینها مطرح است، نه برای پیانیستها.
آیا شما از پیانوهای ۱۰۲ کلیدی استوارت الهام گرفتهاید؟
او میگوید نخستین آهنگهایش در سال ۱۹۹۸ و فقط برای ۸۸ کلید نوشته شده بود. در سال ۲۰۰۶، هنگام ساخت سونات اپوس ۳، او به کلیدهای کنترا سی و می بالای کیبورد نیاز پیدا کرد، و در سال ۲۰۱۱ برای نخستین بار با پیانوهای استوارت آشنا شد و پس از تغییراتی، اولین قطعه خود را برای پیانوهای ۱۰۸ کلیدی نوشت.
آیا معتقدید که این کلیدها ضروری هستند؟
سیمیرو به شدت معتقد است که ۱۰۸ کلید، استاندارد آینده خواهد بود و آهنگسازی تنها با ۸۸ کلید را به معنای استفاده از یک “نیمهساز” میداند. به گفته او:
پیانوهای اولیه کریستوفوری تنها چهار اکتاو داشتند و به مرور دامنه صدا به دلیل دور بودن از محدودیتها افزایش یافت. امروزه فرصت یافتن محدودیتهای واقعی این ساز و کشف گستره کامل آن فراهم است.
علاوه بر این اگر می خواهید در مورد تاریخچه پیانو در ایران بیشتر بدانید می توانید از مقاله نگاهی بر تاریخچه پیانو در ایران دیدن کنید.
پاول کوربین
یکی از آخرین سازندگان پیانو در استرالیا اخیراً نخستین پیانوی نه اکتاو را در نیو ساوت ولز ساخته است. وین استوارت این پیانو بزرگ ۱۰۸ کلیدی را با استفاده از چوب کاج هوون تاسمانی و با طولی نزدیک به سه متر طی هجده ماه و با دست ساخته است.
اما آیا واقعاً به یک پیانوی نه اکتاو نیاز داریم؟ استوارت اینطور فکر میکند و ما نیز با او موافقیم.
نواختن پیانو دشوار است هرچند پاداشبخش است و اضافه کردن بیست نت جدید به معنی افزایش دشواری است. با این حال، ما این را نه مشکل، بلکه چالشی میبینیم که ارزش پیگیری دارد.
وقتی در یک سوپرمارکت، مکان عمومی، تاکسی یا آرایشگاه با صدای “موسیقی” مواجه میشوم، اغلب با خودم فکر میکنم که یک پیانوی سه کلیدی هم برای این کار کافی است.
اما فایده این موضوع چیست؟ احتمالاً بسیاری از خوانندگان هنگام خواندن این مقاله از خود همین سؤال را خواهند پرسید. من نیز این سؤال را از خودم پرسیدهام، و این تردید کاملاً منطقی است. اما امروز میتوانم بگویم که، برعکس، بیش از هر زمان دیگری نیاز داریم که این ساز را به مسیر تازهای هدایت کنیم.
از آغاز، پیانو همواره همراه با گستره صوتیاش تکامل یافته و من همچنان باور دارم که این تکامل تنها در صورتی ادامه خواهد یافت که گستره صوتی آن نیز توسعه یابد. شاید روزی پیانیستها بپذیرند که پیانوهای ۸۸ کلیدی سازهایی محدود و تنگ هستند…
این مقاله ادعا نمیکند که میخواهد استاندارد جدیدی تعیین کند؛ چنین ادعایی بیش از حد خوشبینانه خواهد بود. چگونه ممکن است پیانو فردا ۱۰۸ کلید داشته باشد، در حالی که اکثر سازندگان پیانو حتی هنوز به مراحل ۱۰۲، ۹۷، ۹۲ یا حتی ۹۰ نرسیدهاند؟ هدف آن اطلاعرسانی به پیانیستها، تکنسینها، آهنگسازان و تمام افراد مرتبط با پیانو است که میتوان گستره صوتی این ساز را گسترش داد و این کار ضروری است. با نوشتن این کلمات، صرفاً میتوانم ادعا کنم که گفتهام.
با این وجود، امیدوارم و به شدت باور دارم که استاندارد جدیدی با ۹۷ کلید (از کنترای فا تا بالاترین فا)، همانطور که پاپه آن را تصور کرد، در آینده قابل دسترسی خواهد بود.
متأسفانه، امروزه پیانو از منطق استانداردسازی پیروی میکند و برای آنکه یک ایده همهگیر شود، باید استاندارد شود. مزیتهای این ۹۷ کلید در این است که میتوان آن را روی هر مدل پیانو، از پیانوهای دیواری (از ۱۲۰ سانتیمتر به بالا) گرفته تا پیانوهای بزرگ کنسرتی، اجرا کرد.
همچنین این تعداد کلیدها باعث پیچیدگی زیادی در ساخت نمیشود و امکان گسترش هوشمندانه و منطقی کیبورد را فراهم میکند. صادقانه امیدوارم که بتوانم در دوران حرفهای خود شاهد تحقق این استاندارد باشم.
اکنون همه شرایط برای ساخت پیانوهایی با دامنه صوتی بزرگتر فراهم است. این یک پیشرفت جالب موسیقایی است که هیچ پیانیست یا آهنگسازی نسبت به آن بیتفاوت نخواهد ماند. تمام اینها نسبتاً جدید است؛ ابزارهای فنی برای رسیدن به این مرحله به تازگی در دسترس قرار گرفتهاند و این مقاله نیز در همین راستا نوشته شده است. مهم است که تمام این اطلاعات به وضوح در ذهن افراد جای بگیرد.
آیا فرصتی نداریم تا گرد و غبار وضعیتی که این ساز مدتهاست در آن گیر کرده را بزداییم؟ من، درست مانند شما، یک تکنسین هستم، و اصلیترین انگیزه حرفهای من این است که حرفه و دنیای پیانو در شرایط مطلوبی قرار گیرد. به خودبزرگبینی، رشد بیحد و حصر یا دستاورد برای خود دستاورد علاقهای ندارم. برای نوشتن این مقاله به صادقانهترین شکل ممکن تلاش کردم، تنها با هدف خدمت به حرفه و به موسیقی.
در نهایت، پیانوی امروز باید فراتر از محدودیتهای سنتی حرکت کند تا در آینده به ساز کاملی تبدیل شود که تمام نیازهای هنری و خلاقانه نوازندگان و آهنگسازان را برآورده کند. این گام نه تنها موجب پیشرفت در دنیای موسیقی خواهد شد، بلکه الهامبخش نسلهای آینده هنرمندان نیز خواهد بود.